متولد ماه مهر

متن مرتبط با «آن من است او نامجو» در سایت متولد ماه مهر نوشته شده است

زمانه را به کام من شراب کن*

  • ساعت از ۳ نیمه شب گذشته و نتونستم بخوابم.مثل کودکی که در برابر خوابیدن مقاومت میکنه، در عین حال که از خستگی پلکهام داره می افته، نمیخوام بخوابم. شب قشنگیه؛ میخوام تا صبح بیدار بمونم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • وقایع از آنچه به چشم می آیند کوچکترند

  • مهمترین وظیفه من نسبت به خودم در وقت وقوع بحران این هست که خودم رو آروم کنم و به خودم یادآوری کنم فقط یه بحران اتفاق افتاده و فاجعه ای در کار نیست. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تولید حس ارزشمندی کاذب در دیگران

  • من یه ایراد بزرگ دارم؛ از آدمها دیر ناامید میشم. به امید برطرف شدن همه ی ایرادهای بزرگ اینجانب , ...ادامه مطلب

  • زینب؛ دریاست

  • کادوی تولدم رو که از زینب گرفتم گریه م گرفت ‌‌‌‌... زینب کلید قفل های بزرگ دنیاست؛ چون خوشحال کردن من رو بلده چون خودشو از من دریغ نمیکنه., ...ادامه مطلب

  • ای مونس و غمگسار چونی بی من*

  • چرا منتظرم حالم رو بپرسی؟ شاید چون رفاقت حرمت داره و تو هنوز در شمار رفقایی برای من. چرا من حالت رو نمی پرسم؟ چون جون طرد شدن ندارم...تو همان لبخندی بر لبانم., ...ادامه مطلب

  • منطقه پرواز ممنوع

  • چشمهات خیلی زیباست. از نگاهت سخت میشه چشم برداشت., ...ادامه مطلب

  • تو خود تمام منی

  • تو اهل قبیله ی منی. با تو چندصدهزار نفرم., ...ادامه مطلب

  • کجای داستانی

  • لازمه که آرامشت رو حفظ کنی چون درگیری درونی هیچ کمکی نمیکنه. خودت رو آروم کن., ...ادامه مطلب

  • قندِ مکررِ منی

  • زهرا گفته اسمش رو بیاری تو دهنت فلفل می ریزم...خنده م گرفت. گفتم بدون فلفل هم دیگه اسمش رو ازم نمیشنوی؛ خودمم دیگه از خودم نمیشنوم مطمئن باش. انقدر بامزه و خنده دار تلخی ها رو تحلیل میکنه که فکر میکنم ده سال پیش که زهرا در زندگیم نبود با چه فیلتری تلخی ها رو میشکافتم.زهرا یه حالِ شیرین و با دوام هست برای من..., ...ادامه مطلب

  • مقصد؛ اوکراین

  • دارم به همه ی آدمهایی فکر میکنم که منتظر مسافرشون پیام بده یا تماس بگیره بگه: رسیدم! , ...ادامه مطلب

  • وقتی ندارمت حواست هست تو هم من رو نداری؟

  • دلم برای صدا زدن اسمت تنگ شده و همزمان بهت حق میدم بخوای با قهر تنبیهم کنی چون فکر میکنی دارم خطا میکنم. ولی وقت بده دلجویی کنم؛ یه راهی باز کن ... پشت دیوار نگه داشتن من حالت رو خوب نمیکنه. من یه تیکه از توام...خودت رو ناقص نکن., ...ادامه مطلب

  • شنا در استخرِ خالی

  • گاهی به اعتراض میگه الان که نسبت به پدر و مادرت دچار نسیان شدی... و هیچ نمیگم در جوابش. آدمها چی میدونن از ما؟ از فراموشی؟ از منویات ما. بهتره بگذاریم در خیالات منطقی خودشون غوطه ور باشن., ...ادامه مطلب

  • به راستی صلت کدام قصیده ای ای غزل! *

  • الان که می بینم سعید با چه نگرانی کنارم هست و ازمن مراقب میکنه؛ سعید پرمشغله ی گرفتار، فکر میکنم خدا اگر بخواد وعده ی فریبنده بده رود عسل و حوری فریب اغواکننده ای نیست. بهشت جایی هست که شما رو دوست دارن و به شما بها میدن. جایی که شما در اولویت هستید و آدمها آغوششون و حضورشون امن ترین پناهگاه جهان هست. بهشت خونواده ست. , ...ادامه مطلب

  • چقدر مامان بود اون لحظه ها...

  • دیروز غروب که کلی سیم بهم وصل بود و روی تخت اورژانس دراز کشیده بودم سعید چشمهاش پر از اشک شد. گفت فاطمه تو رو از دست ندم یکوقت. چشمهام رو بستم و لبخند زدم؛ قشنگ نیست یکی دلشوره ی نبودنتو داشته باشه؟ یکی که کلی آدم دوستش دارن وسط شلوغیهاش چشمش به نبودن تو هست. چشمهای سرخش همه عمرم یادم می مونه؛ دستهاش که از دیدن نوار قلبم یخ کرد یادم می مونه. در برابرش خلع سلاح میشم. نمیشه دوستش نداشته باشم:), ...ادامه مطلب

  • سیاوشی که نم نم میسوزد و اب میشود...

  • کافیه براتون بزنه زیر آواز تا ببینید چقدر ردیف و گوشه های موسیقی رو میشناسه و صداش دوست داشتنی هست برای همه؛  کافیه روبه روش بشینید و چند کلمه باهم حرف بزنید تا ببینید چقدر خوش صحبته. کافیه به کمکش نی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها